بیماری ها

مه مغزی و افسردگی چه ارتباطی با هم دارند؟

مه مغزی و افسردگی چه ارتباطی با هم دارند؟

مه مغزی و افسردگی چه ارتباطی با هم دارند؟ افسردگی می تواند طیف وسیعی از علائم را ایجاد کند، از جمله تغییرات شناختی که مردم معمولا از آن به عنوان مه مغز یاد می کنند. این علائم اغلب در طول دوره های افسردگی رخ می دهند، اما می توانند قبل از شروع این دوره ها ایجاد شوند و در طول دوره بهبودی ادامه پیدا کنند.

داروهایی که پزشکان در حال حاضر برای درمان افسردگی استفاده می کنند علائم مه مغزی را بهبود نمی بخشند و در واقع می توانند آنها را بدتر کنند. تحقیقات در مورد روش های جدید برای درمان این علائم هنوز ادامه دارد، اما برخی از ترفندهای خانگی ممکن است به کاهش آنها کمک کند یا آنها را قابل کنترل تر کند.

به خواندن ادامه دهید تا درباره مه مغزی، از جمله ارتباط آن با افسردگی و برخی شرایط دیگر که ممکن است باعث آن شود، بیشتر بدانید.

مه مغزی چیست؟

تغییرات شناختی یکی از علائم احتمالی افسردگی است.

مردم معمولاً از اصطلاح مه مغزی برای توصیف طیفی از علائم شناختی مرتبط با افسردگی استفاده می کنند. نام دیگر آن عبارتند از: زوال عقل کاذب .

کارشناسان بسیاری از علائم شناختی را با افسردگی مرتبط می دانند که بیشتر آنها با حافظه، سرعت پردازش، توجه و عملکرد اجرایی تداخل دارند. در یک مطالعه در طیف CNS، افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) گزارش کردند که علائم شناختی را تجربه کرده‌اند که معمولاً شامل مشکلات زیر است:

به خاطر سپردن اطلاعات و یادآوری کلمات

تصمیم گیری و اولویت بندی وظایف

مدیریت دوره های توجه تقسیم شده

حفظ فکر و تمرکز روشن

فکر کردن یا پاسخ سریع

یادگیری مهارت ها یا اطلاعات جدید

افسردگی ممکن است باعث شود افراد بیشتر اطلاعات را به صورت منفی تفسیر کنند و روی حقایق یا رویدادهای نامطلوب تمرکز کنند، که می تواند منجر به عزت نفس پایین، ناامیدی و دیدگاه منفی شود.

همه افراد مبتلا به افسردگی علائم شناختی را تجربه نمی کنند، اگرچه بسیاری از افراد این علائم را تجربه می کنند. از بین افرادی که مه مغزی را تجربه می کنند، همه آنها مجموعه، شدت یا طیف وسیعی از علائم را ندارند.

بر اساس برخی تخمین ها، شیوع علائم شناختی در افراد مبتلا به MDD در طول دوره های افسردگی ۸۵-۹۴٪ و در طول دوره های بهبودی ۳۹-۴۴٪ است. مشکلات شناختی، به ویژه مشکل در تفکر، تصمیم گیری و تمرکز، به عنوان نشانه های افسردگی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) مشخص می شود.

بسته به شدت، علائم مه مغزی می تواند کیفیت زندگی افراد را تا حد زیادی کاهش دهد و توانایی عملکرد آنها را مختل کند. علاوه بر این، از آنجایی که علائم مه مغزی اغلب با علائم افسردگی همپوشانی دارند، اغلب نادیده گرفته می شوند و درمان نمی شوند.

با این حال، در دهه گذشته، محققان و پزشکان شروع به تمرکز بیشتر روی نقش اختلال عملکرد شناختی در افسردگی و نحوه درمان صحیح آن کرده‌اند.

افسردگی چگونه باعث مه مغزی می شود؟

محققان هنوز در حال یادگیری هستند که افسردگی چگونه باعث علائم شناختی می شود و تا چه حد.

در نهایت، به نظر می‌رسد افسردگی شامل اختلال در تنظیم شبکه‌های عصبی در نواحی حیاتی مغز می‌شود، از جمله:

هیپوکامپ

قشر جلوی مغز

آمیگدال

قشر سینگولیت قدامی

عقده های پایه

به نظر می رسد اختلالات عصبی مربوط به افسردگی با کاهش حجم ماده خاکستری مغز و اتصال ماده سفید باعث ایجاد یا بدتر شدن علائم شناختی می شوند. ماده خاکستری بخش مهمی از سیستم عصبی است که هم در ادراک حسی و هم در کنترل عضلات نقش دارد. ماده سفید برای پیوند و اتصال ماده خاکستری عمل می کند.

کاهش سطح یا اثربخشی انتقال دهنده های عصبی خاص نیز ممکن است بر علائم مه مغزی تأثیر بگذارد. این انتقال دهنده های عصبی عبارتند از:

هیدروکسی تریپتامین [۵-HT])

گلوتامات

استیل کولین

دوپامین

گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA)

برخی از تحقیقات مورد اعتماد نشان می دهد که افسردگی ممکن است علائم شناختی را نیز در موارد زیر ایجاد کند:

کاهش رشد سلول های مغز و عصبی

ناسازگاری عامل نوروتروپیک مشتق از مغز (BDNF)

باعث التهاب مزمن سیستم ایمنی و CNS می شود

هر فردی در هر سنی ممکن است افسردگی و مه مغزی مرتبط با آن را تجربه کند، اگرچه معمولاً در بزرگسالی شروع می شود. محققان فکر می کنند که افسردگی به دلیل ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی، فیزیولوژیکی و بیولوژیکی ایجاد می شود.

عوامل خطر رایج برای افسردگی در حال حاضر عبارتند از:

سابقه شخصی یا خانوادگی افسردگی

ضربه

استرس قابل توجه یا مزمن

تغییرات اساسی زندگی

بیماری مزمن یا ناتوان کننده جسمی یا روانی

داروهای خاص

آیا مه مغزی می تواند باعث افسردگی شود؟

تحقیقات بیشتری برای درک رابطه پیچیده بین مه مغزی و افسردگی ضروری است. با این حال، به نظر می رسد شدت علائم شناختی شاخص مهمی از عوامل متعددی از جمله عوامل زیر باشد:

پاسخ به درمان با داروها

احتمال تجربه عوارض جانبی شناختی از داروهایی به نام مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)

توانایی شرکت در روان درمانی

کیفیت زندگی فعلی و آینده

عملکرد طولانی مدت

خطر عود

برخی تحقیقات همچنین نشان می دهد که به نظر می رسد بهبود علائم شناختی احتمال بهبودی کامل افسردگی را افزایش می دهد. علائم شناختی که در طول یا بعد از بهبودی ادامه می‌یابند نیز ممکن است با کاهش علائم، بهبودی از افسردگی را چالش‌برانگیزتر کنند:

توانایی کار کردن، حفظ روابط، حفظ روال و مراقبت از خود

مهارت های مقابله ای و شبکه حمایت اجتماعی

احتمال پیروی از درمان

سایر علل مه مغزی

چندین بیماری غیر از افسردگی، از جمله مولتیپل اسکلروزیس، اضطراب و استرس، می توانند باعث مه مغزی یا افزایش احتمال ابتلا به آن شوند. سایر علل رایج عبارتند از:

داروهای خاص، از جمله داروهای SSRI

برخی از عوامل سبک زندگی

کمبود خواب و خستگی

درمان

به نظر نمی‌رسد درمان‌های کنونی افسردگی علائم مه مغزی را بهبود بخشد، اگرچه مهارکننده‌های بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین (SNRIs) عموماً مؤثرتر از SSRI‌ها هستند.

با این حال، یکی از انواع SSRI، ورتیوکستین، به نظر می رسد که تأثیری بر علائم شناختی و عملکرد کلی دارد.

مودافینیل داروی تقویت کننده بیداری نیز ممکن است با تأثیر بر نورآدرنالین و دوپامین به درمان علائم شناختی کمک کند. مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۷ نشان داد که مصرف ۲۰۰ میلی‌گرم مودافینیل در روز باعث بهبود حافظه کاری و اپیزودیک در افرادی می‌شود که علائم شناختی آنها پس از بهبودی افسردگی ادامه داشت.

محققان هنوز در تلاشند تا دریابند کدام داروها یا سایر درمان ها می توانند به افراد کمک کنند تا با مه مغزی کنار بیایند و پس از آن بهبود یابند. در برخی از مطالعات، افراد مبتلا به افسردگی که درمان علائم شناختی را دریافت کردند، به نظر می رسید که بهبودهای کوتاه مدت و بلندمدت در عملکرد کلی نشان می دهند.

درمان علائم مه مغزی همچنین ممکن است خطر عود را در افراد مبتلا به افسردگی کاهش دهد. برخی از رویکردهای روان درمانی، مانند درمان شناختی رفتاری (CBT)، ممکن است مهارت هایی را به افراد آموزش دهد که به آنها کمک می کند با علائم شناختی کنار بیایند و دیدگاه خنثی تری به دست آورند.

درمان هایی که بر عملکرد شناختی تمرکز دارند، مانند برنامه های اصلاح شناختی و توانبخشی عصبی، ممکن است به کاهش علائم مه مغزی نیز کمک کنند.

توجه

برخی از افراد ممکن است درمان‌های خانگی و انتخاب‌های سبک زندگی را که مهارت‌های شناختی را بهبود می‌بخشد، مفید بدانند. ممکن است شامل موارد زیر باشد:

مدیتیشن و سایر روش های کاهش استرس

بازی های کلمه یا تطبیق، مانند پازل، جدول کلمات متقاطع، و نقل قول های رمزنگاری

خواندن

شناسایی عوامل حواس پرتی رایج و اجتناب از آنها

با استفاده از ترفندهای سرعت و صرفه جویی در انرژی

تقسیم وظایف بزرگتر به کارهای کوچکتر

زمانی که مهارت‌های شناختی دقیق‌ترین هستند، یاد بگیرید و سپس کارهای مهم را انجام دهید

ایجاد زمان آرام برای کار یا کارهای محرک ذهنی

یادگیری محدودیت های شخصی و احترام به آنها برای جلوگیری از ناامید شدن یا غرق شدن

آهسته تر صحبت کردن برای افزایش زمان پردازش ذهنی و درخواست از دیگران برای آهسته تر صحبت کردن

ایجاد یک سیستم حمایت اجتماعی قوی

مرتب بمانید و اقلامی مانند کلید، عینک و کیف پول را در یک مکان نگه دارید

استفاده از یادآورها، از جمله خاطرات روزانه، تقویم، یادداشت‌های ارسالی، هشدارهای تلفن همراه و فهرست‌ها

خلاصه

تأثیر و میزان علائم شناختی مرتبط با افسردگی هنوز به خوبی درک نشده است. با این حال، شدت و تداوم علائم شناختی ممکن است باعث کاهش کیفیت زندگی، جلوگیری از بهبود افسردگی و افزایش خطر عود شود.

در حال حاضر هیچ دارویی برای درمان مه مغزی در ایالات متحده تایید نشده است، اگرچه برخی داروها، انواع روان درمانی و تکنیک های خانگی ممکن است علائم را کاهش دهند یا مدیریت آنها را آسان تر کنند.

افرادی که فکر می‌کنند دچار مه مغزی شده‌اند، باید با پزشک صحبت کنند تا راه‌های مقابله با آن را بررسی کنند.

این متن توسط تحریریه فارمافوری با استفاده از منابع متعدد تهیه و تالیف تهیه شده است. بازنشر آن تنها با ذکر منبع مجاز است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *